اگر باران ببارد...
چتری خواهم شد برای تـــو!
چه اندیشه غریبی است این اندیشه ها...
وقتی به تـــو می اندیشم,
دلـ ـم برای خودم, برای تــــو تنگ میشود...!
در آن تنهایی که یاد و خاطره تـــو بندی می شود بر تار و پود ذهنـ ـم...
چه خوش است اندیشیدن به تـــو...
و نوشتن از تمام آن لحظات غمـ ـبار بی تـــو بودن...!
دلـ ـتنگی، دلـ ـتنگی، دلـ ـتنگی!
آدم دلـ ـتنگ کـ می شود,
چـ فکرها کـ نمیکند...
چـ اندیشه ها کـ در خیال خود ندارد...
و چـ رویاها کـ گاه خنده را طرحی میکند بر لبانـ ـت...
و گاه غـَـم را بغضی میکند شکسته در گلو...
تا در پی بهانه ای, این اشکی شود جاری بر گونه ها...!
چـ دلـ ـگیـــرند این لحظات...
نمی دانم که غنیمت شمارمش,
یا بر تمام این اندیشه های از هم گسیخته و لغزیده,
در ذهن اندیشه های دیگری یابم کـ چـ باید بکنم....؟!
راستی من چـ کاری باید بکنم؟!
نمی دانم،نمی دانم، نمی دانم!
ای کاش تـــــو بدانی...!
نمی توانم بنویسم, هر چند کـ باید از خیلی چیزها بنویسم...
و شاید تـــو, بعدها برایم خیلی چیزها بگویی...!
هر چـ کـ هست,
بیا شریک شبنم ساده زندگی باشیم...
بـ خــود دروغ نگوییم و بـ هــَــم...!
بگذاریم کـ اندیشه های سبز, پیچکی شود بر ذهن...
و بگذاریم کـ خیال, فاصله های جدایی افتاده را طی کند...
و حس کنیم آن چـ را کـ باید دوست داریم....!
زمان ِ آن نیست کـ هر چـ دلـ ـم می خواهد بگویم,
اما….
اگر باران ببارد, چتری خواهم شد برای تــــو...!
اگر روزی داستان مرا نقل کردی بگو:
د
بی کس بوداما کسی را بی کس نکرد
تنها بود کسی را تنها نذاشت
دل شکسته بود اما دل کسی را نشکست
کوه غم بود ولی کسی را غمگیننکرد و شاید بد بود ولی بد کسی را
نخواست.........
פֿُـــ✗ـــــבـایـــــــــــــا
از تـمـــام בُنیــــــــــــــات
فقط یــﮧ نفــــ♥ــــررو می خوام
زیـاבه؟
هر وقت از دستش ناراحت شدی
فقط یه لحظه
به نبودنش یا نداشتنش فکر کن
آروم تر تکونش بدین...
"مرگ مغزی" شده!
باید زودتر دفن بشه!
چیزی برای اهدا هم نداره
!
تا همین چند شب پیش زنده بود!!
!
خودم دیدم...
کسی لهش کرد و رفت...
بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه…
محکم بغلت کنه…
بذاره اشک بریزی راحت شی….
بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم “
بگو تمام تـــــــــو مال مــــن است
دلــــــــم میخواهد
حســـادت کنم به خـــــــودم…
معادله ی رابطه مان دو مجهولی ست...
حاضرم خط بخورم تا فقط
تو
بمانی...
کل دنیا هم هر روز بگویند
:دوستم دارند"
فایده ندارد....
اما.....
دوستت دارم های
" تو "
چه غوغایی میکند لامصب...
روحم را تازه میکند
گرما یعنی ....
نفس های تو ....
دستهای تو .....
آغوش تو ......
من به خورشید ایمان ندارم...
هرچه پیش آمد
هر اتفاقی افتاد
فراموش نـــــکــــــــن که دوسـتـــــتـــــــ داشته ام
که دوستت دارم
و هیچ کس
هیچ کجا
هیچ وقت
نمی تواند گرمایی را که تو به لحظه هایم بخشیدی
تکرار کند . .
دلم تنگه برای آرامش آغوش گرمت
بخاطر همین چشامو غم گرفته ...
برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !
تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …
برو با یک « من » دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ.
آدم ها لالت می کنند . . .
بعد هی می پرسند : چرا حرف نمی زنی ؟!
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست . . .
و چه زیبا گفت " فروغ " ...
" تنها صداست که می ماند
و
امان از" صدای تو " که ابدی شد
در" گوش من " ...
قلب لعنتـــــــــــي لطفا:
"خفه شو"
ودر همه کارها دخالت نکن....
همین که خون پمپاژ کنی کافیست....
یه کلام ختم کلام :
هرکی پاکتره....تنهاتره
همیشه بدترین سیلی را از
کسی میخوری که روزی بهترین
نوازشگرت بود...
درونم غوغاست...ساده میشکنم
با یک تلنگر کوچک...اینگونه نبودم
شدم..!
میخواهم تمام سیگارها را زیرتابلوی
سیگار کشیدن ممنوع دود کنم
تا باطل کنم قانونی که معنای درد
را نمیفهمد...
گفتند ضمیرهارا بگو گفتم:من من من
گفتند:پس او؟گفتم او با دیگری رفت..
دختروپسر لالی باایماواشاره بایکدیگر
حرف میزدند...
چقدر خوشبخت به نظر می رسیدند بدیهی
است که کلام وسیله
بیان خوشبختی نیست ونمیتواند باشد..!!
برگرد...
یادت را جا گذاشته ای...نمیخوام
عمری به این امید باشم که برای بردنش
برمیگردی...!!
این روزها جای خالی او را باعروسکی
پر میکنم..جان ندارد! احساس ندارد,ولی
هرچه هس..دلشکستن...بلد نیست..!!
سکوت میکنم..نه اینکه دردی نیست
نه....!!
گلویی نمانده برای فریاد...!!
هرچه میروم نمیرسم...
گاهی باخود فک میکنم نکند من
باشم همان کلاغ آخرقصه ها........!!
به هرکه مینگرم در شکایت است
درحیرتم...که لذت دنیا به کام کیست!!؟؟
پروردگارا...
خسته شدم...از بس ارزو
کردم و دیگران به ان رسیدند...!!
معلم..
نمی بخشمت تو خیانت را به من اموختی
همیشه میگفتی جای خالی را پر کنید...
شاید سهم من همین باشد از
هفت سین
روزگار....
اَصن مَرد باید تَه ریش داشته بآشه
از این تَه ریش مرتبا
باید هی تند تندُ بی مُعطلی با اون صورتش
نوازش کنه نَرمی ـــه صورتِ خانومشُ
کُلی ببوسدِش
حسابی که قرمز کرد صورتشُ
با پُشتِ دستایِ مردونش هی نازش کنهُ
قربون صَدَقش بره ...
دَستت را بیآور
مَردانه و زنانه اَش را بی خیال
دَست بدهیم
به رسمـــِ کودکی
قرار اَست هوایِ هَم را
بی اِجازه داشته باشیم
دستگاهِ مشترکــــِ مورد نظر
از دستِ " دوستت دارم " هایِ دروغــِ تو خاموش است
لطفا دیگر تنهایش بُگذار
اِمشب
پایانِ یک هم آغوشی ست
در دریایِ تنــِ تو
چشمانت را ببند
این شعر صحنه دارد ...
صدای قــلــــب نیست ... صدای پای تو است كه شب ها در سینه ام
میدوی ....!! كافیست كمی خسته شوی
.....كافیست كمی بایستی ....
چه بی پــَـــــــــرواااا دلـــــــــم
آغوشِ ممــــــــــنوعه ای را
میخــــــواهد..
که تنـــــــــــها شرعی بودنش را
من مـــــــیدانم.....
دلــــــم...و
تــــــــــو...
برای
تبادل لینک
ابتدا منو را با
عنوان " دلم برات تنگ شده عشق من ♥ しѺ√乇(◡‿◡✿)(◕‿◕) しѺ√乇 "
و ادرسمون لینک کنین بعدم لینکتون ثبت کنین
در صورت وجود ادرسم به صورت خودکار لینک میشی . راستی تبادل لینک با همه می کنم